میگذرد روزی این شبهای دلتنگی/میگذرد روزی این فاصله و دوری/میگذرد روزهای بی قراری و انتظار/می رسد همان روزی که به خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار/و از ترس این که بهم نرسید شب تا شبح اشک می ریختم
.
.
.
.
.
.
تا عشق تو امد در قلبم تو رفتی/تا امدم بگویم نرو رفته بودی/تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم
.
.
.
.
.
گفتی مرا دوست داری اما دوست داشتنت دو روز است دیروز که تمام شد و امروز که اخرش است.
.
.
.
.
.
روزهای با تو بودن گذشت و رفت. هر چه بینمان بود تمام شد و رفت.عشقت را به خاک سپردم و قلبت را فراموش اما هنوز اتش عشق رفتنت نشد فراموش
.
.
.
.
.
غنچه عشق وا شد و تو را درون ان دیدم.
.
.
.
.
.
همیشه جایی بود که با دیدن ان خاطاتت برایم زنده میشد.همیشه اهنگی بود که با شنیدنش حرفاهایت برایم تکرار میشد ان لحظه ها همیشگی نبود . عشق تو در قلبم ماندنی نبود.بودنت در کنارم تکرار شدنی نبود
.
.
.
.
.
اگر بدانی جایگاهت کجاست مرا باور میکنی/اگر بدانی چقدر دوستت دارم درد مرا درمان میکنی/تو عزیزی برایم تو بی نظیری برایم/حرف دلم به تو همین است /قلبت می ماند تا اخرین نفس برایم